۲-۴-۲-۶- جنسیت

 

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد مردان بیش از زنان از زندگی مشترک خود احساس رضایت می‌کنند. به نظر می‌رسد این امر می‌تواند از عدم مشارکت مردان در امور داخلی زندگی نشأت گیرد. به عبارت دیگر، اگر در زندگی مشترک، هر دو زوج از حقوق برابر برخوردار باشند، مشکلات زندگی بر دوش یکی از همسران سنگینی نکند و ازدواج به عنوان مشارکت مورد توجه قرار گیرد، هر دو جنس احساس رضایت یکسانی را تجربه خواهند کرد(صیاد پور، ۱۳۸۳).

 

۲-۴-۲-۷- سن

 

محققان دریافتند میانگین سنی زوج های راضی بیش از زوج های ناراضی است. به اعتقاد این پژوهشگران در سنین بالاتر، دستیابی به مهارت‌های مهار خود[۳۷۲] و از دست دادن دیدگاه غیرواقع بینانه موجب می شود که افراد، سطح انتطارات خود را با واقعیت مطابقت دهند و از زندگی مشترک خود بیشتر لذت ببرند(صیادپور، ۱۳۸۳).

 

لارسونو هلمن (۱۹۹۴) پس از مرور ادبیات موجود در زمینه رضایت زناشویی نتیجه گرفتند که قوی ترین عامل پیش‌بینی کننده تزلزل و عدم ثبات زناشویی ، سن کم به هنگام ازدواج می‌باشد . در سنین پایین ، زوجین از بالندگی هیجانی و عاطفی کمتری برخوردارند و این امر ، خود می‌تواند موجبات سستی پیوند زناشویی و در نهایت طلاق را فراهم آورد . از آنجا که انتظارات و شیوه نگرش اشخاص در سنین مختلف فرق می‌کند و افرادی که دارای سنین متفاوت هستند ، دارای فرهنگ و اندیشه متفاوت نیز خواهند بود ، لذا تفاوت وسیع سنی ، تفاوت‌های وسیع فرهنگ و جهان بینی را به همراه خواهد آورد و بر بقای زوجیت و سعادت زناشویی تاثیر خواهد گذاشت . معمولا ازدواجهای زودهنگام[۳۷۳] بیشتر قربانی طلاق بوده اند . ‌بر اساس تحقیقات ، افرادی که در سنین کمتر از بیست سال از ازدواج می‌کنند کمترین پایداری ازدواج را دارند . اگرچه سن افراد به هنگام ازدواج به عنوان عامل پیش‌بینی کننده رضایت زناشویی تأیید نشده ولی ارتباط آن با رضایت زناشویی کماکان مورد انتظار بوده است چراکه عملکرد ضعیف در ایفای نقش در ازدواج زودهنگام ، بیشتر دیده می شود(قربانعلی پور و دیگران، ۱۳۸۷ ).

 

۲-۴-۲-۸- تحصیلات

 

از آنجا که تحصیلات به عنوان شاخصی در نوع فرهنگ ، اندیشه و جهان بینی انسان است ، به عنوان یک معیار در نظر گرفته می شود . تجانس در تحصیلات ، میزانی از عامل نگهدارنده ی ازدواج را به همراه دارد .البته امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی ، زندگی سعادتمندانه ای هم وجود داشته باشد اما بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی زیاد است برحذر بود(قربانعلی پور،فراهانی، برجعلی و مقدس، ۱۳۸۷). نیومن و نیومن[۳۷۴] (۱۹۹۲) یکی از عوامل مؤثر در رضایت زناشویی راسطح تحصیلات بالا و نیز موقعیت اجتماعی – اقتصادی بالا می دانند زیرا جائیکه این عوامل وجود دارند، افراد احتمالا مهارت‌های حل مسئله بهتر و استرس های مزمن کمتری در زندگی دارند.

 

۲-۴-۲-۹- نوع حرفه

 

درآمد کم و ناامنی شغلی با رضایتمندی زناشویی پایین همراه است. هنگامی که زوجین دائما درباره پول نگرانی داشته باشند، رضایتمندی زناشویی پایین خواهد بود. به همین منوال هرقدر در سطوح قشر بندی اجتماعی، پایین تر بیابیم میزان طلاق رو به افزایش می گذرد ولی بالعکس میزان طلاق دربین ‌گروه‌های دارای منزلت حرفه ای و فنی، کمتر است. میزان درآمد زوجها و زوجه ها در خانواده های موفق، بالاتر از خانواده های ناموفق است(ترکان، کلانتری و مولوی، ۱۳۸۵). کارگرانی که ساعت کار چرخشی دارند در مقایسه با آنهایی که کار ثابت دارند از نظام حرفه ای و ازدواجشان کمتر احساس رضایت می‌کنند. بررسی وضعیت حرفه ای زنان و مردان و تاثیر آن بر رضایت زناشویی، موید این مطلب است که داشتن کار تمام وقت و نیمه وقت به طور همزمان سطح رضایت از ازدواج را در مردان کاهش می‌دهد در حالی که کارکردن زنان بر رضایتمندی زناشویی آنان مؤثر نیست. به عبارت دیگر تاثیر تنیدگی های حرفه ای بر مردان بیش از زنان است و میزان رضایت آنان را از همسرانشان کاهش می‌دهد(جاج و آیلیس[۳۷۵] ، ۲۰۰۴).

 

۲-۴-۲-۱۰- حمایت‌های اجتماعی

 

کسب حمایت های اجتماعی از سوی خانواده و دوستان، از دیگر منابعی است که به افزایش رضایت از ازدواج می‌ انجامد. بررسی ها نشان داده‌اند که خویشاوندان به منزله سدی در برابر عوامل تنیدگی را عمل می‌کنند(صیادپور، ۱۳۸۳).

 

 

 

۲-۴-۲-۱۱- طول ازدواج

 

یافته های تحقیقات از رابطه مثبت بین پیوندهای قدیمی و طولانی تر با رضایتمندی زناشویی حمایت می‌کنند. در مقایسه با پیوند زناشویی افراد میانسال، زوج های قدیمی سالم تر نشان دادند که : الف ) نیروی بالقوه کمتری برای برخورد و تعارض دارند و در عوض دارای پتانسیل بیشتری برای لذت جویی در مواردی چون فرزندان هستند. ب) اختلالات جنسی کمتری در منابع لذت بروز می‌دهند (قربانعلی پور، فراهانی، برجعلی و مقدس، ۱۳۸۴). بررسی اثر تعداد سال‌های زندگی مشترک مبین سطوح بالای رضایت قبل از تولد فرزندان و بعد از ترک خانه توسط آنان و کاهش احساس رضایت از زندگی مشترک در خلال سالهایی است که فرزندان خانواده به مدرسه می‌روند. این یافته ها مبین فشاری است که از سوی فرزندان بر والدین تحمیل می شود ؛ فشاری که به کاهش رضایتمندی زناشویی می‌ انجامد. یافته های محققان دیگر مبنی براحساس رضایت بیشتر در زوجهایی که مدت طولانی تری از ازدواجشان می گذرد ، با این نظر مطابقت دارد . هرچند این پژوهشگران نتیجه ی به دست آمده را بر مبنای گذار افراد از مراحل بحرانی اولیه زندگی ، سازش یافتن با شرایط جدید زندگی ، پذیرش اشتراک در زندگی و دستیابی به ثبات و استحکام بیشتر در روابط ، توجیه کرده و به شرایط سنی و وضعیت تحصیلی فرزندان اشاره نکرده اند . مطابقت بین یافته های آنان و میزان رضایتمندی زناشویی در خلال چرخه زندگی ، مشهود است(صیادپور، ۱۳۸۳).

 

۲-۴-۲-۱۲- فرزندان

 

در زمینه ی نقش فرزند یا فرزندان در ازدواج از دو منظر می توان نگریست : یکی اثر فرزند بر کیفیت روابط زناشویی والدین و دیگر، تاثیر روابط بر فرزندان. مرور فراتحلیلی توانگ ، کمپل و فاستر(۲۰۰۳) نشان داد که والدین رضایت زناشویی پایین تری را در مقایسه با غیر والدها گزارش می‌دهند. همچنین ارتباط منفی

 

    1. Macavei ↑

 

    1. Hall ↑

 

    1. Veenhoven ↑

 

    1. Relationship Belifes Inventory ↑

 

    1. Humanism ↑

 

    1. Pervin ↑

 

    1. ۱ Reaction Formation ↑

 

    1. ۲ Behavioralism ↑

 

    1. ۳ Thrid Force ↑

 

    1. ۴ Growth Psychology ↑

 

    1. Humanistic Psychology ↑

 

    1. Maddi ↑

 

    1. ۱ Pink Experience ↑

 

    1. Nelson – Jones ↑

 

    1. ۳ Fully Functioning Person ↑

 

    1. ۱ Self – Trancending Being ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت