" مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – قسمت 14 – 1 " |
“
عمیدنیا، نیسی و سودانی(۱۳۸۹) در تحقیقی تحت عنوان ابراز وجود و میزان سازگاری فردی- اجتماعی در دانشجویان دختر به این نتیجه رسیدند که بین ابراز وجود و سازگاری فردی دانشجویان و همچنین بین ابراز وجود و سازگاری اجتماعی دانشجویان رابطهای مثبت وجود دارد.
روشنایی(۱۳۸۹) درپژوهشی به بررسی تأثیر عوامل فردی و خانوادگی بر سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه پرداخت یکی از نتایج این پژوهشی بیان کرد که دختران نسبت به پسران انگیزه بالاتر، کار و کوشش بیشتر، خوداثربخشی بالاتر و رضایت بیشتر از محیط آموزشی دارند. این پژوهش همخوان با پژوهش محمدی و همکاران(۱۳۸۹) بود که نشان دادند دختران دانشجوی خوابگاهی اصرار بیشتری دارند که کارهای خود را انجام دهند و از دستاوردهای آموزشی بهتری بهرهمند بودند و سازگاری آموزشی بالاتری داشتند.
پویا(۱۳۸۱) در بررسی رابطه خودکارآمدی، سازگاری و پیشرفت تحصیلی نشان داد که بین سازگاری عمومی وآموزشی باپیشرفت تحصیلی رابطهای مثبت ومعناداروجوددارد و بین خودکارآمدی با سازگاری عمومی، آموزشی، عاطفی و اجتماعی رابطه معنیدار و همبستگی بالایی وجود دارد.
فنونی(۱۳۸۰) دربررسی رابطه خودپنداره وسازگاری اجتماعی باپیشرفت تحصیلی دانشآموزان نتیجه گرفت که بین خودپنداره و پیشرفت تحصیلی،سازگاری عمومی،سازگاری عاطفی و سازگاری آموزشی رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد و بین سازگاری عمومی، آموزشی،عاطفی نیز با پیشرفت تحصیلی رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد.
۲-۴٫هیجان
۲-۴-۱٫تعریف هیجان
هیجانها از دیدی کارکردی تلاشهایی همگرا توسط فرد به منظور ابقاء تغییر و یا خاتمه دادن به روابط میان فرد و محیط تأثیرگذار محسوب میشوند. ( گروس، ۱۹۹۹ ). هیجان یعنی واکنش کلی، شدید و کوتاه از ارگانیسم به یک موقعیت غیرمنتظره، همراه با یک حالت عاطفی خوشایند. هیجان ترجمهی انگلیسی Emotion است. از نظر ریشه لغت Emotion یعنی عاملی که ارگانیسم را به حرکت در میآورد مثلاً خشم عاملی است که فرد را از خود بی خود می کند: شادی، غم، ترس و نگرانی نیز می توانند نمونه های خوبی از هیجان باشند. ( گنجی ، ۱۳۸۶).
۲-۴-۲٫مؤلفه های هیجان
مؤلفه های هیجان عبارتاند از: تجربه ذهنی هیجان، برانگیختگی دستگاه خودمختار، ارزیابی شناختی، جلوه هیجانی، واکنشهای کلی به هیجان، و گرایش به عمل هیچ یک از این مؤلفهها به تنهایی گویای حالت هیجانی نیست، بلکه ترکیبی از همه آنهاست که هیجان معینی را به وجود میآورد. علاوه بر این، هر یک از مؤلفهها ممکن است بر دیگر مؤلفهها اثر بگذارد. مثلاً ارزیابی شناختی فرد از هر موقعیت معین می تواند هیجان خاصی را در او ایجاد کند. به عنوان مثال اگر فرد به هنگام خرید فکر کند که فروشنده قصد دارد او را مغبون کند احتمال خشمگین شدن وجود دارد، اما اگر در حالت خشم به خرید بپردازد، و در چنین موقعیتی قرار گیرد، رفتار فروشنده را حقه بازی ارزیابی خواهد کرد. ( اتکینسون و دیگران، ۲۰۰۰ ).
در روانشناسی هیجانها معمولاً به احساسها و واکنشهای عاطفی اشاره دارند، هر هیجان از سه مؤلفهی اساسی برخوردار است ( روانشناسی عمومی هافمن[۱۰۶]، ترجمهی نقشبندی، ۱۳۸۱ ). مؤلفهی شناختی، افکار و باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین میکنند. آن چه برای یک فرد فوقالعاده لذتبخش است، ممکن است برای دیگری کسلکننده یا آزارنده باشد.
مؤلفهی فیزیولوژیکی که شامل تغییرات جسمی در بدن است. برای مثال، هنگامی که بدن از نظر هیجانی به واسطه ترس یا خشم برانگیخته می شود، ضربان قلب زیاد می شود، مردمکها گشاد میشوند و میزان تنفس افزایش مییابد. اکثر هیجانها شامل یک انگیختگی کلی و غیراختصاصی دستگاه عصب هستند.
– مؤلفهی رفتاری، به حالتهای مختلف ابزار هیجانها اشاره می کند. جلوههای چهرهای، حالتهای اندام و حرکتهای بیانگروآهنگ صداهمراه با خشم، لذت، شادی، غم ، ترس و هیجانهای دیگر تغییر میکنند.
۲-۴-۳٫عناصر و ابعاد هیجان
تجربه های خصوصی انسانها از طریق ژستها، آواگریها و به ویژه جلوههای صورت به دیگران ابراز و منتقل میشوند. پس هیجانها کل بدن افراد را درگیر میکنند. احساسها و پدیدارشناسی فرد، زیست، شیمی و نظام عضلانی انسان، امیال و اهداف و ارتباط و تعامل با دیگران، همه و همه تحت تأثیر هیجانات است. عناصر بیانگر جنبه اجتماعی و ارتباطی هیجان است. هیجانها کل بدن ما رادرگیرمیکنند. احساسها و پدیدارشناسیمان، زیست شیمی و نظام عضلانیمان، امیال و هدفهایمان و ارتباط و تعاملمان با دیگران است. عناصر و ابعاد هیجان بیانگر جنبه اجتماعی و ارتباطی هیجان است. ( شبکه ملی مدارس، دسترسی ۱۳۹۳ ). این عناصر عبارتند از:
– عنصر ذهنی: به هیجان احساس میدهد یعنی تجربه ذهنیای که هم معنا و هم اهمیت شخصی دارد. هیجان از نظر شدت و کیفیت در سطح ذهنی احساس می شود.
– عنصر زیستی : فعالیت دستگاههای خودمختار و هورمونی را شامل می شود، به این صورت که آنها برای آماده کردن رفتار کنار آمدن سازگارانه آن در هیجان دخالت دارد. فعالیت نور و فیزیولوژیکی آن چنان با هیجان آمیخته است که هر گونه تلاش برای تجسم فردی عصبانی که برانگیخته نباشد تقریباً غیرممکن است.
– عنصر کارکردی ( هدفمند) : به این سوال مربوط می شود که وقتی فردی هیجانی را تجربه می کند چه فایدهای از آن میبرد. آدم بدون هیجان از لحاظ تکاملی در مقایسه با سایر آدمها اشکال دارد. برای مثال تجسم کنید فردی که قابلیت ترس، علاقه یا عشق ندارد از نظر بقای جسمانی و اجتماعی چقدر در وضعیت نامساعدی قرار دارد.
۲-۴-۴٫ماهیت هیجان
به رغم تلاش های بسیار گسترده ای که فلاسفه، فیزیولوژیستها و روانشناسان، برای تبیین هیجانها، به عمل آوردهاند، ماهیت و شیوه عمل آنها هنوز به طور روشن بیان نشده و به حالت فرضیه باقی مانده است. این محققان، مخصوصاًجلوههای فیزیولوژیک هیجانها ( تغییرات ضربانهای قلب و و تنفس ، سست شدن اسفنگترها، خشک شدن دهان، عرق کردن و ….) اثر آنها روی عملکردهای ذهن (افزایش تلقین پذیری، کاهش کنترل ارادی ) و رفتارهای ناشی ازهیجانها (گریهها، خندهها، فرار کردنها، پنهان شدنها … ) را مطالعه کرده اند. تحقیقات نشان داده اند که هیجان، نه تنها به ماهیت عامل هیجانزا بلکه به خود فرد، حالت فعلی جسمی و ذهنی، شخصیت، تاریخچه زندگی شخصی و تجربه های قبلی او نیز وابسته است درست است که در برخی شرایط استثنایی، هیجانهای گروهی به وجود می آید و برای اکثریت مردم معنای یکسانی پیدا می کند ( مانند ترس ناگهانی از زمینلرزه یا بمباران )، اصولاً هیجان یک احساس فردی است. یعنی، ممکن است یک موقعیت معین فردی را کاملاً خشمگین کند یا بترساند اما در مورد فردی دیگر هیچ واکنشی به وجود نیاورد. به طور کلی، هیجان زمانی به وجود می آید که فرد غافلگیر شود. یا موقعیت از تحمل او فراتر رود. هیجان در واقع بیانگر عدم سازگاری فرد با موقعیت و تلاش ارگانیسم برای برقراری تعادلی است که به طور موقت از بین رفته است. بنابرین میتوان گفت که هدف هیجان برقراری تعادل و حفظ موجودیت ارگانیسم است. ( گنجی، ۱۳۸۶ ).
۲-۴-۵٫ دیدگاه های مربوط به هیجان
۲-۴-۵-۱٫دیدگاه زیستی
“
[شنبه 1401-09-19] [ 01:39:00 ب.ظ ]
|