دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی

پایان نامه دوره کارشناسی ­ارشد رشته فلسفه هنر

عنوان:

هنر و زیبایی از نگاه لویی آلتوسر

استاد راهنما:

دکتر شمس الملوک مصطفوی

استاد مشاور:

دکتر احمدعلی حیدری

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده

الف. موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف):نسبت میان هنر و ایدئولوژی همواره کانون توجه مطالعات مارکسیستی هنر بوده است. درک این مسئله که هنر چه جایگاهی در نظام اجتماعی دارد؟ و چه ویژگی و کیفیتی در هنر آن را از موضع فردی هنرمند به روابط پیچیده­ی اجتماع می­کشاند؟، چالش تمام گفتمان­هایی است که حول تولید اجتماعی هنر گرد آمده­اند. زیبایی هنری در تفکر مارکسیسم ارتباط عمیقی با شرایط تولید، بازتولید، مصرف و بازار تولید و مصرف دارد. مقوله­ی زیبایی را ذهنیت هنرمند و مخاطب تعریف نمی­کند، بلکه در چارچوب ایدئولوژی حاکم تعریف می­شود. شیوه­ی تولید و ایدئولوژی مربوط به طبقه­ی حاکم که شیوه­ی تولید را در دست دارد، تعیین­کننده­ی سبک­ها و سلیقه­های هنری در هر دوره­ای است. این مجموعه روابط میان هنر و ایدئولوژی و اقتصاد در یک کلیت مارکسیستی، نظام اجتماعی نامیده می­شود. نظام اجتماعی دربردارنده­ی مناسبات تولیدی است که مارکس در ماتریالیسم تاریخی آن را به دو بخش زیربنا و روبنا تقسیم کرد. روبنای حقوقی، سیاسی، فرهنگی و … بر زیربنای عظیم اقتصادی استوار است. بنابراین هر گونه تحول و تکاملی در زیربنا منجر به تکامل و تحول در روبنا خواهد شد. تعیین­کنندگی در تفکر مارکس دشواری­های بسیاری برای تفکر مارکسیسم فراهم کرده است. اما به دلیل کثرت و گوناگونی نوشته­های مارکس در طول دوران زندگی­اش، گرایش­های متفاوتی در بستر مارکسیسم شکل گرفت که بر اساس نوشته­های او در دوره­های مختلف تفکرش، تفاسیر متفاوتی را از اندیشه­ی مارکس ارائه کردند. مفاهیم و تعاریفی چون هنر به مثابه کالا، ایده ی هنر به مثابه موقعیت، فعالیت اشتراکی هنر، هنر به مثابه ایدئولوژی، زیبایی­شناسی کردن سیاست، تکثیر و بازتولید مکانیکی هنر، هنر به عنوان فاصله­ی انتقادی با ایدئولوژی همگی مفاهیمی هستند که در تعابیر گوناگون منتقدان مارکسیست از هنر تدوین شده­اند. نظریه­ی هنر و تحلیل هنری در مارکسیسم از تفاسیر بسیار ساده و پیش پا افتاده­ای

چون هنر به عنوان ایدئولوژی تا هنر محمل تناقضات ایدئولوژیک را شامل می­شود. تقریباً اکثر این نظریه­ها در رابطه با ایدئولوژی بیان می­شوند. چرا که ایدئولوژی یک مقوله­ی برناگذشتنی در اندیشه­ی مارکس بود. وی تفکر خود را درایدئولوژی آلمانیاز تمام ایدئولوژی­ها و اندیشه­های انتزاعی دیگر فلاسفه جدا کرد و علم تاریخ را بنیان نهاد. از این رو در تحلیل­های مارکسیستی، ایدئولوژی موقعیتی محوری دارد. هنر محصولی اجتماعی است، بنابراین جدا از ایدئولوژی نیست.

یکی از موثرترین و ارزشمند­ترین دیدگاه­ها درباره­ی ایدئولوژی، دیدگاه پیر لوئی آلتوسر، فیلسوف مارکسیست فرانسوی است. بر اساس خوانش آلتوسر از مارکس، بر خلاف آنچه مارکس درایدئولوژی آلمانیمی­گوید، ایدئولوژی صرفاً مجموعه­ای از توهمات نیست. بلکه آلتوسر در دو مقاله­یمارکسیسم و اومانیسموایدئولوژی و دستگاه­هایایدئولوژیک دولت، ایدئولوژی را نظامی از بازنمایی­ها می­داند. این بازنمایی­­ها شامل تصاویر، سخن­ها، روایت­ها و اسطوره­هایی است که به مناسبات زیستی و زندگی اجتماعی مردم مربوط می­باشند. اما آن چه در ایدئولوژی بازنموده می­شود، نظام مناسبات واقعی حاکم بر هستی افراد نیست. بلکه تصویر مناسبات خیالی افراد با آن با مناسبات واقعی زندگی اجتماعی است. به عبارت دیگر ایدئولوژی هم رابطه­ی واقعی و هم رابطه ی خیالی با جهان است. واقعی از این جهت که مردم از طریق ایدئولوژی رابطه­ی خود را با مناسبات حاکم بر شرایط وجودی خویش را به طور واقعی و ملموس زندگی می­کنند. و خیالی از این جهت که ایدئولوژی مانع از درک کامل این شرایط وجودی و چگونگی ساخته­شدن اجتماعی زیست مردم در چارچوب آن می­گردد. آلتوسر ایدئولوژی را نظام بازنمایی غلط می­داند که نه اندیشه­هایی است که در مغز مردم وجود دارند، و نه در سطح بالاتر بیان مناسبات مادی واقعی، بلکه شرط لازم برای عمل در چارچوب شکل­بندی اجتماعی است. آلتوسر معتقد است که این بازنمایی نادرست از راه­های مختلفی چون زبان، ادبیات و هنر و … انجام می­شود و ابزار اصلی جامعه­ی سرمایه­داری برای نگه داشتن روابط نابرابر طبقاتی است. خیالی و واقعی بودن ایدئولوژی، رابطه­ی دو سویه­ای است که آلتوسر با بازگشت به آراء فروید درباره­ی تحلیل دستگاه روانی، ارائه کرده است. تفکر فروید همه دستگاه روانی انسان را به صورت دو سویه معرفی می­کند. مهر و کین، عشق و نفرت، نفی و تایید، خواستن و نخواستن، دوستی و دشمنی و به طور کلی هست و نیست. بنابراین ایدئولوژی از دیدگاه آلتوسر به عنوان مقوله­ای که ارتباط نظری با تحلیل رویا

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت