دانلود مقاله رایگان درباره مهارت اجتماعی – رشته روانشناسی – قسمت 1 |
کسب مهارت اجتماعی – دریک میهمانی صحبت با دیگران را چگونه آغاز کنیم ، چگونه یک داستان جالب را تعریف کنیم ، چگونه به محاوره خود خاتمه دهیم ، چگونه عقیده خود را در رابطه با مسائل اجتماعی بازگوییم و ایجاد اعتماد به نفس درهنگام تعامل ، کاهش اضطراب و غیره .
گام ها
گام اول : بربی میلی خود برای نقش گزاری غلبه کنیم .
بیشتر افراد برای نقش گزاری تردید دارند . که این امر دلیل بر ضعف ما است . این امر نیازمند این است که ما برموقعیت های ناخوشایند خود مقابله کنیم . با انجام این کار ما مجبور می شویم که آزمون هایی را بگذرانیم و این امر ما را ناراحت می کند . متعاقباً عذرهای گوناگونی را برای شانه خالی کردن از انجام این کار خواهیم آورد : این کار درست نیست .
پس شما چگونه می توانید چیزی یاد بگیرید ؟ احساس حماقت می کنم . و این کار من را ارضاء نمی کند .و البته یادگیری یک روش جدید تعامل طبیعی نیست . این یادگیری پر از تنش و استرس زا است . اما لازم است که انجام شود و مهارت جدید بخشی از وجود جدید شما را تشکیل خواهد داد .
مواردی است که می تواند شما را در نقطه شروع یاری دهد :
(1)یک موقعیت ساده و راحت را برای شروع انتخاب کنید . و قبل ازاینکه دوستتان را برای انجام کار دعوت کنید خود را به خوبی آماده سازید.
(2) نقش گزاری را قبل ازاینکه با فرد دیگری اجرا کنید با خود اجرا کنید . بلند تمرین کنید و صدای خود را ضبط کنید . سپس به صدای خود گوش کنید و مهارت های خود را یادداشت کنید ، به خودتان نگویید که چه بد کار کردید ، به دنبال نکات مثبت بگردید . صدای خوب ، صدای که به اندازه کافی بلند است. گرامر خوب ، شادابی و نشاط و غیره . بعداً به دنبال راههای خاص برای بهتر کردن پاسخ ها بگردید .
(3) از حساسیت زدایی برای کاهش ترس مربوط نقش گزاری خود استفاده کنید .
(4) برخی از افراد فکر می کنند که اگر وانمود کنند کس دیگری هستند عملکرد بهتری خواهند داشت . این افراد ممکن است وانمود کنند که یک فرد موفق ، یک ستاره سینما ، یک دوست صمیمی و یا یک روانشناس که به افراد خجالتی کمک می کند هستند .
(5) گاهی اوقات اغراق در مورد ضعف هایتان مفید است به عنوان مثال یکی از اشتباهات وحشتناک و آزاد دهنده ای را که تاکنون آن را انجام داده اید را بازی کنید .
بطور کلی شما می دانید که چه نتیجه ای را می خواهید بگیرید . به عنوان مثال کسب ارتقاء ، شوخ بودن و یا مسخره کردن اطرافیان ، وانمود کردن و اظهار اینکه شما فرد با شعور و متفکری هستید و غیره . آنچه که شما نمی دانید این است که چگونه این خواسته را به انجام برسانید . بنابر این لازم است که شما بدانید واقعاً چه می خواهید بگویید و چگونه عمل کنید که یک فرد باهوش ، نرم ، متعصب و یا هر آنچه که می خواهید جلوه کنید . راههای گوناگونی برای کسب عقاید و نظرات مربوط به چگونگی دستیابی به موقعیت های سخت و مشکل وجود دارد .
1-یکی از بهترین روش ها مشاهده افراد موفق و پر مهارت است . با دقت از آنچه که آن فرد انجام می دهد نظیر خرید کردن ، حرکات دست و صورت برای ابراز منظور ، تن صدای وی ، و حالت های گوناگون آن یادداشت برداری کنید .
روش ها و حالات وی را اصلاح کنید تا آنچه که شما را راضی می کند را بدست آورید .
2-از یک فرد کارشناس برای تعلیم دادن به شما کمک بجویید . این فرد کارشناس می تواند شما را از نکات منفی آگاه سازد . بر اساس شرایط موجود اصلاحاتی را به شما پیشنهاد کند به شما کمک کند تا نگرش خود را بهبود بخشید و غیره .
3-رفتارهای دیگران را در موقعیت های مشابه مورد مطالعه قرار دهید . شخصیت های داستان افراد با هوشی هستند . از آنها یاد بگیرید… افراد موفق
را در تلویزیون و در فیلم ها نگاه کنید و از آنها چیزهایی یاد بگیرید .
4-لازم نیست که به یک کتاب و یا یک کارشناس دسترسی داشته باشیم . در حقیقت یکی از بهترین روش ها کار کردن با فردی است که خود او نیز به بهبود و ارتقاء موقعیت خودش تمایل داشته باشد . افراد متقابلی که به یکدیگر کمک می کنند احتمالاً با یکدیگر راحت تر هستند . وقت لازم بیشتری صرف یکدیگر می کنند و با یکدیگر صادق اند . نباید شما به کسی بگویید که چگونه باید عمل کند . یک فرد حتی می تواند از موقعیت ها و نمونه های بد نیز درس بگیرد .
5-شما تمامی این مرحله را تنها با تصور اینکه یک فرد پر مهارت چه خواهد گفت و چه انجام خواهد داد می توانید به تنهایی انجام دهید . مطمئن شوید که در مورد نگرش های متعدد دیگر نیز فکر کرده اید وتنها به یک توصیه هوشمندانه توجه نداشته اید . در مورد اینکه چگونه این نگرش ها بر اساس شرایط و بر طبق آنچه که دیگر افراد می گویند باید اصلاح گردند نیز فکر کنید. نظرات خود را بنویسید .
گام سوم : تمرین کنید تا از پس یک موقعیتی که در آن مشکل خاصی وجود دارد برآیید . بازخوردها را مشاهده کنید . آنقدر تمرین کنید تا مطمئن شوید .
تا آنجا که امکان دارد موقعیت نقش گزاری را به موقعیت واقعی نزدیک کنید . نمونه ها : لباسی بپوشید که در زندگی واقعی نیز آنرا می پوشید اگر با کسی صحبت می کنید با تلفن صحبت کنید در محیطی مشابه با محیط واقعی تمرین کنید . به دوستتان بگویید که نقش چه کسی را ایفا می کند (او را مطلع کنید ) . شریک شما باید تا آنجا امکان دارد واقعی بازی کند . اگر هیچ شریکی ندارید ، می توانید در خیال خود تمرین کنید یا در مقابل آینه تمرین کنید . اگر تصور شما واقع گرایانه و جزئی نگر باشد بسیار موثر است .
ازموقعیت های ساده شروع کنید و کم کم آنرا مشکل تر و سخت تر کنید . به عنوان مثال ممکن است معرفی کردن خودتان به یک فردی که هم جنس و هم سن خودتان است راحت تر از فردی باشد که تفاوت سنی زیادی با شما دارد و یا هم جنس شما نیست . بنابراین اول وانمود کنید که با شخصی که هم سن و هم جنس شما است در حال قدم زدن هستید و او نیازمند کمکی ازجانب شما است . سپس با یک موقعیت مشکل تر ادامه دهید . با یک فرد مسن تر که در یک بانک کار می کند ملاقاتی داشته باشید . با یک فرد جذاب که مخالف جنس خودتان است دریک میهمانی آشنا شوید و غیره . اگر شما در حال تمرین کردن درخواست ارتقاء موقعیت از رئیس خود و یا مافوق خود هستید در ابتدا با یک رئیس خوب و با فهم شروع کنید و سپس به یک فرد سخت گیر و یک رئیس با جذبه برسید. برنامه از این قرار است که در ابتدا چندین تجربه موفق داشته باشید و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید . حتی در هنگامی که در حال اجرای نقش گزاری در یک موقعیت بسیار مشکل هستید شریک شما نباید شما را دریک موقعیت بسیار سخت زمانی که اصلاً وجود آن هم هیچ لزومی ندارد قرار دهد . دراین میان ما به تجدید قوا و تقویت نیازمندیم .
نظریات موجود در گام دو را مورد استفاده قرار دهید و هر صحنه را چندین بار ، 5 تا 10 بار تکرار کنید . آنقدر نظرات خود را بهبود ببخشید تا اینکه احساس راحتی و رضایت کنید . سپس یک موقعیت سخت تر را تجربه کنید . به دستیار و شریک خود این اجازه را بدهید که راههای گوناگونی را در اختیار داشته باشد به عنوان نمونه یک موقعیتی که در آن دعوت شما را مشتاقانه قبول کند در مورد این دعوت تردید داشته باشند آن دعوت را به تعویق بیاندازد تصمیم بگیرد و یا سریع آن در خواست شما را رد کند . بدین صورت شما تعامل های گوناگونی را که در زندگی واقعی نیز با آن درارتباط هستید را مورد تمرین قرار داده اید .
پس از انجام چندین تمرین برای کنار آمدن با موقعیت های گوناگون بازخوردی را از شریک خود طلب کنید و عملکرد خود را ارزیابی کنید . به آنچه که خوب انجام داده اید و یا هر آنچه را که در آن اشتباه کردید توجه کنید . یک فهرست ذهنی و یا واقعی را از آنچه که نیاز به بهبود دارد ترتیب دهید . سازنده باشید ، همیشه به دنبال رفتارها ویا نظریاتی باشید که تاثیرگذاری شما را بهبود می بخشد . تا زمانی که ازعملکرد خوب خود مطمئن نشده اید بر یک موقعیت مشکل تر و سخت تر نروید .
تذکرهای دوست شما اگر شامل نکات اشاره شده زیرباشد بسیار ارزشمند خواهد بود : (1) بسیار خاص باشد ، به عنوان مثال «بسیار عصبی بودید » . ازطرف دیگر «شما اصلاً لبخند نمی زنید» . لبهای شما محکم بودند و اصلاً به من نگاه نمی کردید . کاملاً روشن می کند که شما به تمرین چه چیزی نیاز دارید . این نکته که فرد رفتارهای خاص شما را که چنین پاسخ هایی را به همراه داشته است را تشخیص دهد بسیار مهم است . پس شما می توانید چیزهای مختلف وگوناگونی را تمرین کنید . (2) ستایش های سخاوتمندانه باید با پیشنهادات سازنده در هم امیزد . هیچ سرزنش و یا انتقادی لازم نیست . (3) توجه و تاکید باید بر چگونگی ایجاد زمینه برای بهبود و پرورش باشد . پیشنهادات باید عملی باشند و ما باید محدودیت های اطرافمان را نیز درک کنیم و به آنها توجه داشته باشیم .
همچنین از طریق ضبط ویدویی و یا رادیویی نیز امکان پذیر است . به رفتارهای کلی وعمومی صحبت کردن خود توجه کنید . نکات مثبت خود را به همراه ضعف های موجود توجه کنید . آیا بلند و واضح صحبت کرده اید؟ آیا نوسانات صدایی خوبی داشته اید و آیا صدای شما واضح و صاف بوده است ؟ آیا عصبی و تردید آمیز صحبت کرده اید و یا آرام و کاملاً آماده بوده اید ؟ آیا به دیگر افراد نیز نگاه می کردید ؟ آیا حرکات بدن شما علاقه و احساسات مثبت شما را در قبال دیگر افراد نشان می دادند ؟ البته با گوش دادن و یا تماشا کردن تعاملات متقابل ، روش های گوناگونی را برای بهبود بخشیدن دامنه لغوی خود و یا رفتارهای خود بدست خواهید آورد .
همانطور که به سمت مهارت پیش می روید ، احساس اعتماد به نفس بیشتری نیز خواهید کرد . همانطور که بر اضطراب خود غلبه می کنید ، واقعاً قادر به استفاده از مهارت های خود نیز خواهید بود . انعطاف پذیرتر می شوید . سریع تر عمل می کنید و باهوش تر می شوید . اگر چه با موقعیت های ساده شروع کرده اید اما نهایتاً به موقعیت های سخت و پیچیده رسیده اید . و در آنجا نیز موفقیت هایی داشته اید .
گام چهارم : از مهارت های جدید در زندگی واقعی خود استفاده کنید.
اگر استفاده نکنید آنرا از دست خواهید داد . نگویید بعداً آنرا تمرین خواهم کرد. بلکه بگویید من دو ساعت دیگر آنرا انجام می دهم . در ذهن خود فعالیت های خاصی را که در موقعیت های خاص و در آینده نزدیک می توانند اتفاق بیافتند را بیاورید . آنها را در فهرست کارهای که روزانه باید انجام شوند یادداشت کنید. در غیر اینصورت هیچوقت فرصتی برای استفاده مهارت های جدید بدست نخواهید آورد . خودتان را آرام کنید نه خیلی آرام و نه خیلی سریع . پیشرفت های خود را مورد ستایش قرار دهید و به خود جایزه دهید .
از آسانترین کارشروع کنید . و به موقعیت های مشکل برسید . اگر یک و یادو موقعیتی را دراختیار دارید که دیگران آنچنان که شما انتظار دارید رفتار نخواهند کرد همان نگرشی را که در نقش پذیری انجام دادید را ادامه دهید . حتی اگر به چهار و یا پنج شکست هم برخورد کردید باید به آنچه که در حال انجام آن هستید توجه کنید . آیا چیز اشتباهی را می گویید ؟ آیا با افراد نادرستی در ارتباط هستید ؟ آیا به مهارت های گوناگونی احتیاج دارید ؟ نگرش های گوناگونی را امتحان کنید . از اشتباهات خود درس بگیرید ناامید نشوید .
اگرتعامل در یک موقعیت خاص را تمرین کرده اید و احساس می کنید که مهارت کافی را در اختیار دارید اما هنوز نمی توانید این مهارت ها را در زندگی واقعی مورد استفاده قرار دهید باید بر ترس خود غلبه کنید . حساسیت زدایی را امتحان کنید (در ذهن خود تمرین کنید). و تصور کنید که موفق شده اید .
در غیراینصورت اضطراب خود را باید کم کنید .
[دوشنبه 1399-09-24] [ 04:08:00 ق.ظ ]
|