پایان نامه کاشناسی ارشد رشته روانشناسی :نقش واسطهای عزت نفس سازمانی در رابطه بین عدالت سازمانی با سازگاری شغلی |
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چكیده
هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای عزت نفس سازمانی در رابطه بین عدالت سازمانی با سازگاری شغلی كاركنان بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شاما کارکنان کمیته امداد استان فارس به حجم 750 نفر بوده اند، نمونه آماری شامل 150 نفر است كه به روش نمونهگیری خوشه ای انتخاب شد .ابزار اندازه گیری پرسشنامه عزت نفس سازمانی پیر ، گاردنر، كامینگز و دان هام، پرسشنامه سازگاری شغلی پوركبیریان و پرسشنامه عدالت سازمانی نی هوف و مورمن بوده است . تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس در رابطه بین عدالت سازمانی و سازگاری شغلی نقش میانجی دارد .از طرفی مولفه های عدالت سازمانی با سازگاری شغلی دارای ارتباط معنی داری هستند. همچنین در بین مولفه های سازگاری شغلی عزت نفس سازمانی با فعال بودن ، واكنش پذیری و پشتكار دارای ارتباط معنی داری است .از طرف دیگر از بین متغیرهای پیش بین ، مولفه های عدالت سازمانی عدالت توزیعی و عدالت رویه ای و متغیر پیش بین عزت نفس سازمانی با متغیر ملاك سازگای شغلی دارای رابطه معنادار هستند كه به ترتیب عزت نفس سازمانی از عدالت توزیعی و عدالت توزیعی ازعدالت رویه ای بتای بزرگتری دارد و پیشبین قویتری برای ساز گاری شغلی میباشد.
كلید واژهها : سازگاری شغلی ، عدالت سازمانی ، عزت نفس سازمانی
1-1 مقدمه
یكی از مهمترین منابع هر سازمانی، نیروی انسانی آن است . عوامل تشكیل دهنده این نیرو، افرادی با احساس هستند كه اگر انگیزش كافی داشته باشند، استعداد و مهارت خود را در خدمت سازمان به كار می برند. داشتن روحیه و رضایتمندی شغلی در رسیدن به بهرهوری بالای سازمانها بسیار مهم است. همچنین یكی از عوامل مهم در بالا بردن انرژی روانی كاركنان یك سازمان، بهبود رضایت شغلی آن ها است ( شهرابی فراهانی ، 1391 ،ص 163) .
نتایج تحقیقات علوم رفتاری به طور اعم و رفتار سازمانی به طور اخص نشان می دهد كه استفادة مطلوب از منابع انسانی، متكی به اقداماتی است كه در پرتو آن ها جو و فضا یی در سازمان ایجاد شود تا هر یك از كاركنان با رضایت كامل و احساس امنیت خاطر، حداكثر تلاش را در جهت مطلوب وظایف شغلی به كار برند (صادقیان ، 1388 ، ص 50).
سازگاری شغلی از مفاهیم اساسی در نظریه های رشد شغلی در رابطه با رفتار حرفه ای می باشد و از انجا كه مهمترین عامل در نیل به اهداف هر سازمان،نیروی انسانی است و بی شک موفقیت و پیشرفت هر سازمان به نیروی انسانی آن بستگی دارد.از زمانی که کار،جایگاه مهمی را در زندگی افراد به خود اختصاص داده است نه تنها وضعیت جسمانی افراد بلکه روان آنها را متاثر می سازد. اگر سازمان ها دغدغه توسعه منابع انسانی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در بازار را دارند،برآوردن نیازهای کارمندان امری ضروری و مهم است( حسینی ،1392 ) .
در واقع محیط کار خانه دوم انسان است. پیداست که این محیط همچون محیط خانه باید برآورنده حداقلی از نیاز های روحی و روانی افراد باشد تا ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و صادقانه کار کنند. احتمالا قسمت عمده ای از زندگی هر کس صرف شغلش می شود که می تواند به صورت دلخواه یا به اجبار باشد. پژوهش ها نشان می دهد که خشنودی شغلی با بهداشت روانی،امید به زندگی طولانی تر ارتباط دارد ( حسینی ،1392 ) .
سازگاری ( سازش )شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود . سازگاری شغلی یعنی حالت سازگار ومساعد روانی فرد نسبت به شغل مورد نظر پس از اشتغال ( احیا كننده ، شفیع آبادی ، سودانی ، 1387 ، ص4) .
اما در شرایط متحول و متغیر کنونی، سازمان ها برای دست یابی به کارآیی و اثربخشی بیش تر و در نهایت دست یابی به اهداف تعیین شده شان ناگزیرند که توجه کافی را به منابع انسانی خود مبذول بدارند. نگرش افراد متأثر از ادراکات آنان نسبت به میزان رعایت عدالت در سازمان می باشد ( حقیقی ، احمدی ، رامین مهر ، 1388 ، ص 80) .
این باور در فرهنگ ما رایج است كه پیامدهای هر كاری باید با عدالت همراه باشد عدالت اغلب در سازمان نیز مفهوم می یابد و با عنوان عدالت سازمانی از آن یاد می شود . عدالت یک مفهوم آمیخته با جامعه است و در بیشتر جنبه های زندگی حضور دارد. عدالت سازمانی ممکن است به گونه ای بالقوه، بسیاری از متغیرهای پیامدی رفتار سازمانی را تبیین کنند. عدالت سازمانی درجه ای است که کارکنان احساس می کنند قوانین، رویه ها و سیاست های سازمانی مربوط به کار آنها، منصفانه است .
از انجا كه منابع انسانی امروزه یکی از مهمترین دارایی های سازمانها به شمار می روند . انسانها در سازمانهای دانش محور به عنوان کلیدی ترین مساله مدیران مطرح هستند . افراد در طول زندگی ، چندین تصور مختلف از خود پیدا می كنند. عزت نفس یك خودآگاهی مهم و یك عامل قوی در ترغیب شخص به كار، تعیین ظرفیت، خودهدایت گری، خودكنترلی و تمایل به رفتارهای كاری سودمند است .
عزت نفس کارمندان و حفظ و ارتقای آن یکی از مهمترین راههای بالابردن انگیزه و به تبع آن ارزش و کارایی آنان خواهد بود .
2-1 بیان مسئله
سازگاری شغلی یكی از عوامل مربوط به ایجاد هماهنگی در كار است . رضایت ، محرك رفتار ترمیم و بازسازی است و نارضایتی ، محرك رفتار سازگار است . در برخی جاها ، عدم تطابق بین نیازهای یك شخص و مزایای محیطی چشم گیر است و شخص به زور طریق سازگاری را در پیش خواهد گرفت .
اصطلاح سازگاری شغلی اغلب برای خلاصه كردن فرایندی استفاده می شود كه هر فرد طی آن مهارت های كلی و توانایی هایی را كه برای براوردن نیازهای محیط شغلی لازم است ، بالا می برد ( استراسر[1]ولاستینگ[2] ، 2003 ، ص 129) .
سازگاری شغلی با كاهش تعارض و افزایش كارایی در كار مشخص می شود . سازگاری شغلی شامل شرح و توضیح رفتارهایی است كه منجر به اجرای موثر و خوب وظایف مورد نیاز افراد و نگرش مثبت به سوی نقش كاری جدید میگردد . از این رو در تعریف سازگاری شغلی بر عوامل فردی ، حمایت اجتماعی و عوامل كاری تاكید میشود ( كوانگ[3] و یینگ[4] ، 2007 ، ص 267، 268) .
سازگاری شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود . هر فردی انتظار دارد كه اشتغال به كار مورد نظر نهایت خشنودی و سلامت و اعتبار را برای فرد تامین می كند و نیازهای اولیه اش را نیز براورده سازد . در زمینه سازگاری شغلی تعاریف گوناگونی ارائه شده است . می توان گفت كه سازگاری شغلی عبارت است از حالت روانی فرد نسبت به شغل مورد نظر پس از اشتغال ، سازگاری شغلی تركیب و مجموعه ازعوامل روانی و عوامل غیر روانی است . عوامل غیر روانی همه ابزارها و ادوات كار را شامل می شود كه توسط فرد شاغل به نوعی از آنها برای انجام كار مورد استفاده قرار می گیرند . اما عامل روانی ویژگی های شخصی و تجربه های آموخته شده فرد در ارتباط با شغلش را شامل می گردد ، مانند ارتباط متقابل با سایرین ، دید مثبت به شغل ، در آمد كافی و ارزش گذاری به كار كه باعث می شوند فرد با شغلش سازگار شده ، بدان ادامه دهد ( شفیع آبادی ،1386 ، ص 92) .
به نظر هرشنسون[5] سازگاری شغلی دارای سه جز است : 1- رفتار نقش شغل 2- عملكرد وظایف 3- رضایت كارمند (هرشنسون ،1996،ص 442 ) .
هم چنین سازگاری شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری و سود آوری كاركنان نسبت به سازمان ، تعلق و وابستگی آنان به محیط كار افزایش كمیت و كیفیت كار ، برقراری روابط خوب و انسانی در محل كار ، بالا بردن روحیه ، عشق و علاقه به كار است تردیدی نیست كه هر سازمان خود یك ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن انسان و توجه به روحیه كاركنان است ( اكبری فرد ، 1388 ، ص 43 ) .
یكی از عواملی كه موجب می شود فرد با شغل خود سازش پیدا كند داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس است .
[دوشنبه 1399-09-24] [ 04:50:00 ق.ظ ]
|