تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چکیده:
هدف: هدف اساسی پژوهش حاضر وارسی جنبه های روان سنجی پرسشنامه سرشت ومنش در گروهی از همراهان مراجعه کننده به درمانگاه های شیراز
روش: این پژوهش که از نوع اعتبار سنجی و آزمون سازی است، بر روی 310 نفر(182 نفر زن و128 نفر مرد) از همراهان مراجعه کننده به درمانگاه شهید مطهری و امام رضا به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. از شرکت کنندگان درخواست شد که در صورت تمایل به شرکت در پژوهش پرسشنامه سرشت ومنش را تکمیل نمایند.برای تعیین روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گردید. همچنین بررسی پایایی پرسشنامه به کمک روش آلفای کرنباخ و بازآزمایی و تصنیف انجام شد.
یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی وجود 8 عامل را در سوالات یا گویه های پرسشنامه را تایید نمود که 4 عامل سرشت به ترتیب نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، پشتکار و 4 عامل منش عبارت است از خودراهبری، همکاری، خودفراروی معنوی الهی و خود فراوری اقیانوسی نام گذاری شدند نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی از برازش نیکویی قابل قبولی برخوردار است. در ضمن پرسشنامه سرشت و منش از ضریب همسانی درونی، ضریب تنصیف و ضریب بازآزمایی بالا برخوردار است. (دامنه ضریب آلفا از22/0 برای مقیاس خود راهبری تا 80/0 برای مقیاس آسیب پرهیزی و همچنین برای زنان از14/0 برای مقیاس پشتکار تا70/0 برای مقیاس نوجویی و مردان 003/0 برای مقیاس پشتکار تا 70/0 برای آسیب پر هیزی بدست آمد و ضریب همبستگی به روش گاتمن 30/0 برای مقیاس خود راهبری تا 80% برای مقیاس نوجویی بدست آمد و دامنه ضریب های همبستگی به روش پیرسون بر روی30 نفر از شر کت کنندگان به فاصله دو هفته از4% برای مقیاسهای پشتکار وآسیب پرهیزی تا 77/0 برای مقیاس خود
فراروی اقیانوسی در نوسان بود)، همبستگی سن با مقیاسهای سرشت و منش و خورده مقیاسهای آن نشان داد که نوجویی و همکاری با سن رابطه مستقیم معنادار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که نمرات مقیاس های سرشت و منش در بین زنان و مردان از 1/0 تفاوت معناداری برخوردار نیست یافته های پژوهش حاضر حاکی از روایی و پایایی مناسب پرسشنامه سرشت و منش برای گروهی از شهروندان شیرازی می باشد.
کلید واژه ها: روان سنجی، پرسشنامه سرشت و منش، تحلیل عوامل
1-1- مقدمه :
زندگی گستره ای برای بروز استعداد های ژنتیک و رشد توسعه توانایی های فردی به منظور کسب تعادل زیستی، رشد و رضایتمندی است. پیچیدگی های ژنی انسان بنحوی است که در برخی از صفات همچون رنگ چشم و یا مو، بروز چنین ویژگی هایی را اجتناب ناپذیر است.امادر موارد متعددی هم چون بیماری اسکیزوفرنی ویا شخصیت بیمار گونه ی مرزی، به محیط مساعد برای بروز آن ویژگی ها نیاز دارد.در برخی از موارد صرف نظر از نوع ویژگی ژنی، تأثیر محیط در ایجاد و یا توسعه ی نوعی از توانمندی و یا نقص، آشکار و اجتناب ناپذیراست؛هم چون عدم اعتماد به نفس و نداشتن قاطعیت،.پس به نظر می رسد که دریک سوی طیف تأثیرات ژنی مطلق ودر سوی دیگر تأثیرات محیطی مطلق در شکل گیری فرایندهای مرتبط با انسان قرار دارند. این فرایند ها موجب بروز الگوها و عادات رفتاری،احساسی و شیوه های تفکری (باور ها واعتقادات) می شوند.ترکیبی از این الگوها موجب موفقیت ،شکوفایی وبالندگی یا شکست و ناکامی است(حق شناس،1390).
بطورکلی شخصیت را ویژگی های فردی که موجب بروز فرایندهای پیوسته ی احساسی،تفکری ورفتاری است تعریف نموده اند (پروین[1]، 2001).
شخصیت در طی فرایند تکامل انسان تحول پیدا می کند، این تحول بر اساس معادلات پیچیدهی ژنی و امکانات محیطی صورت می گیرد. در واقع این دو عامل در تعامل با یکدیگر پدیدهی پیچیده شخصیت را می سازند. از سوی دیگر می توان ویژگی های شخصیتی را با زیر بناهای زیستی اعم از مواد زیست-شیمی[2] یا ویژگی های دستگاه عصبی مرکزی مرتبط کرد. نخستین کسی که در تاریخ چنین رویکردی داشته بقراط حکیم است. او معتقد بود که از زیادی یا تسلط یکی از مایعات بدنی همچون خون، بلغم، صفرا و سودا، به ترتیب تیپ های شخصیتی دموی، بلغمی، صفراوی و سودایی بوجود می آیند(حق شناس، 1390).
شخصیت هر فرد، اصلی ترین بعد وساختار روان شناختی که به شکل گیری سبک زندگی وی کمک می کند(گاروسیا[3]،2001؛ به نقل از چلبیانلو،1389). شخصیت به عنوان سازمانی درون سیستم های عاطفی،احساسی،شناختی ومفهومی فرد تعریف شده که تعیین کننده واکنش های منحصر به فرد انسان نسبت به محیط است(داج[4]،2000؛به نقل از قسیم زاده،1389).
در سالهای اخیررویکرد هایی روان-زیست شناختی در شخصیت ،رشد وتحول فزاینده ای داشته،بخشی ازآن به دلیل ابداع تکنولوژی مانند انواع تصویر برداری های مغزی وبخشی دیگر بدلیل پیدایش توافق عمومی محققان در توجه به فرایند های زیستی به عنوان زیر بنای شخصیت می باشند(کر،پرکینز[5]،2006).
تعریف ویژگی های عمومی شخصیت در زندگی روزمره به صفاتی پایدار در طی زمان باز می گردد که از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر چندانی نکرده و به ماهیت وجودی فرد اشاره دارد. به طور عام، رفتار ما تحت تأثیر ویژگی ها و توانایی های شناختی و هیجانی قرار دارد. برای پیش بینی رفتار، باید چنین ویژگی هایی به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرند(حق شناس، 1390).
[دوشنبه 1399-09-24] [ 04:55:00 ق.ظ ]
|