1-1 مقدمه………………… 2
1-2 مهندسی نیازمندیها……………….. 2
1-3 استخراج نیازمندیها……………….. 3
1-4 سازمانهای بزرگ مقیاس…………………. 4
1-5 ویژگیهای سازمانها و سامانههای بزرگ مقیاس…………………. 5
1-6 چالشهای سازمانهای بزرگ مقیاس…………………. 8
1-7 انگیزه……………….. 8
1-8 تعریف مسئله………………… 9
1-9 فرضیه………………… 9
1-10 اهداف تحقیق………………… 10
فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق)……………….. 12
2-1 مقدمه………………… 12
2-2 انگیزههای کاوش داده……………….. 13
2-2-1 انگیزههای تجاری…………………. 13
2-2-2 انگیزههای علمی………………… 15
2-3 چالشهای داده کاوی…………………. 16
2-3-1 چالشهای اولیه………………… 17
2-3-2 چالشهای ثانویه………………… 18
2-4 ی بر کشف دانش و داده کاوی…………………. 19
2-5 مراحل داده کاوی…………………. 21
2-6 دلایل وجود و ضرورت داده کاوی…………………. 29
2-7 داده کاوی سازمانی………………… 30
2-8 نقش داده کاوی سازمانی در معرفت سازمانی………… 31
2-9 معیارهای تعریف نیازمندیهای سیستم………………… 31
2-10 نتایج نیازمندیهای نادرست…………………. 32
2-11 پیشینه تحقیق………………… 32
2-11-1 روشهای سنتی………………… 33
2-11-1-1 مقایسه روشهای سنتی………………… 35
2-11-2 استفاده از ابزارها……………….. 37
2-11-3 روشهای نوین………………… 38
2-11-3-1 مقایسه روشهای نوین………………… 46
2-12 تکنیکهایی در افزایش سطح بهبود رضایت ذینفعان در فاز استخراج نیازمندیها …..47
2-13 نتیجه گیری…………………. 49
فصل سوم (روش تحقیق)……………….. 53
3-1 مقدمه………………… 53
3-2 راهکار پیشنهادی…………………. 53
3-2-1 آماده سازی و پیش پردازش داده……………….. 54
3-2-1-1 جمع آوری و بارگذاری دادههای استخراج شده ………………..54
3-2-1-2 پاک سازی داده……………….. 54
3-2-1-3 انتخاب زیر مجموعهای از ویژگیها……………….. 55
3-2-1-4 فیلترینگ نمونهها……………….. 55
3-2-1-5 تبدیل داده……………….. 55
3-2-1-6 خلق ویژگی………………… 55
3-2-1-7 نمونه برداری…………………. 56
3-2-2 یادگیری مدل………………… 56
3-2-2-1 خوشه بندی…………………. 56
3-2-2-2 خوشه بندی K-Means…………………
3-2-2-3 خوشه بندی با استفاده از الگوریتم K-Means با توجه به فرکانس تکرار و درجه اهمیت درخواستها و نیازمندیها …57
3-2-3 ارزیابی و تفسیر مدل………………… 58
3-2-4 دسته بندی جدید و اولویت بندی نیازمندیهای استخراج شده با استفاده از تکنیک رتبه بندی…… 58
3-2-4-1 روش رتبه بندی…………………. 60
3-2-4-2 شاخصهای رتبه بندی…………………. 60
3-2-4-3 ضرایب یا وزن شاخصها ………………..61
فصل چهارم (محاسبات و یافتههای تحقیق)……………….. 65
4-1 مطالعه موردی: سامانه مدیریت شهری 137 شهرداری تهران………………… 65
4-2 معرفی ابزار برتر داده کاوی RapidMiner………………..
4-3 پیاده سازی روش پیشنهادی…………………. 68
4-4 ارزیابی و تفسیر خوشهها ………………..69
فصل پنجم (نتیجه گیری و پیشنهادات)……………….. 72
5-1 نتیجه گیری…………………. 72
5-2 مشکلات و نقاط ضعف کارهای مرتبط…………………. 72
5-3 مزایا و ویژگیهای روش پیشنهادی…………………. 73
5-4 کارهای آینده ………………..74
پیوست – منابع و مآخذ………………… 75
چکیده:
در سازمانها و سامانههای بزرگ مقیاس و پیچیده، جهت تعیین نیازمندیهای عملیاتی و غیر عملیاتی در گسترهای که ممکن است هزاران ذینفع را در بر گیرد، دانشی جهت استخراج نیازمندیها احساس میگردد. با توجه به اینکه سازمانها، دادهها و اطلاعات بسیاری در تصرف خود دارند و با فلج ساختن اطلاعات یک چالش کلیدی در تصمیم گیری تشکیلات سازمانی ایجاد مینمایند، فرایند کشف دانش از پایگاه داده سازمان مطرح گردیده که یک فرایند علمی برای شناسایی الگوهای معتبر، بالقوه مفید و قابل فهم از دادهها میباشد. در این تحقیق قصد داریم با بکار گیری داده کاوی به عنوان مرحلهای از فرایند کشف دانش به ارائهی چارچوبی جهت استخراج و اولویت بندی نیازمندیها در سازمانهای بزرگ مقیاس پرداخته که در نتیجه کار خود، افزایش رضایتمندی را به همراه میآورد. بدین صورت که ابتدا با توجه به فرکانس تکرار و درجه اهمیت، نیازمندیها را با استفاده از الگوریتم K-Means خوشه بندی کرده سپس با روشی به نام رتبه بندی و بهره گیری از ماتریس ارزش محور به اولویت بندی نیازمندیها میپردازیم. مطالعه موردی چارچوب پیشنهادی، پایگاه داده سامانه مدیریت شهری 137 شهرداری تهران میباشد. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان خوشههای متفاوت از نیازها با اولویت اقدام متفاوت را معرفی نمود.
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
مهندسی سیستم سعی میکند تا نیازمندیهای سیستم را تشخیص دهد که این عمل با همکاری مشتریان، کاربران و تمامی ذینفعان انجام میشود [1]. مدیریت ارتباط با شهروند یکی از مباحث اصلی در مدیریت دولتی نوین محسوب شده و از اهمیت بسیاری برخوردار است. در مدیریت ارتباط با شهروند تمرکز اصلی بر شهروند محوری است و بهبود خدمت رسانی و پاسخ گویی به شهروندان بر اساس نیازهای ایشان، هدف اصلی محسوب میشود. در واقع درک درست از نیازها و خواستههای گروههای مختلف شهروندان و ارائه خدمات مناسب با این نیازها، موضوعی است که باید در مدیریت ارتباط با شهروند مورد توجه قرار گیرد [2].
2-1- مهندسی نیازمندی ها
خروجی فرایند مهندسی سیستم تعریفی از یک سیستم کامپیوتری یا محصول است. در این مرحله نیز این مشکل وجود دارد که چگونه مطمئن شویم که تعریف ارائه شده از سیستم نیازهای مشتری را برطرف میکند و انتظارات او را رفع میسازد. برای این منظور نیازمند به طی فرایند مهندسی نیازمندیها هستیم. این فرایند مکانیزمهای مناسب را فراهم میآورد تا تشخیص دهیم مشتری چه میخواهد، نیازهای تحلیل چیست، یک راه معقول کدام است و ابهامات نیازمندی در کجا هستند.
مهندسی نیازمندیها دارای پنج فاز مهم زیر میباشد [1]:
1- استخراج[1] نیازمندیها: در این فاز اهداف سیستم و یا محصول مشخص میگردد و نیز اینکه چه چیزی انجام میگیرد، سیستم و یا محصول چگونه نیازهای تجاری را رفع میکنند.
2- تحلیل[2] نیازمندیها: هنگامیکه نیازها جمع آوری شدند عمل تحلیل روی آنها انجام میگیرد. تحلیل، نیازمندیها را در زیر دستههایی خاص دسته بندی میکند، ارتباط هر کدام را با دیگری بررسی نموده، جامعیت و ابهامات آنها را تست و نیازمندیها را بر اساس نیاز مشتری اولویت بندی میکند.
3- تعریف مشخصات[3] نیازمندیها: در این فاز بر اساس تعریف ایجاد شده از سیستم، یک مدل از آن ساخته میشود.
4- اعتبار سنجی[4] نیازمندیها: در این فاز نیازمندیها برای وجود ابهامات مورد آزمایش و بررسی دقیق قرار میگیرند.
5- مدیریت[5] نیازمندیها: این فاز مجموعهای از فعالیتها را تعریف میکند که باعث میشوند تیم پروژه بتواند تعیین، کنترل و ردگیری نیازمندیها و تغییرات آنها را در هر زمان مدیریت کند.
این پنج فاز مکانیزم مناسبی جهت درک خواستههای ذینفعان، تحلیل نیازها، تعیین امکان پذیر بودن پروژه، مذاکره در مورد راه حل قابل قبول، تعیین راه حل به صورت شفاف، اعتبار سنجی خصوصیات و مدیریت نیازمندیها در زمان اعمال آنها به سیستم عملیاتی میباشد.
هدف از فاز اول تعیین این موضوع است که چه مسائلی نیاز به حل شدن دارند. در فاز دوم درک ارتباط بین نیازمندیهای گوناگون مشتری و شکل دادن به ارتباطات برای دستیابی به نتیجه موفق انجام میشود. در فاز سوم از روشهایی چون ایجاد یک مدل ملموس از سیستم میتواند به تعیین نیازمندیها کمک کند. در فاز چهارم توسط بازبینی مدل به اعتبار و صحت سنجی نیازهای ثبت شده پرداخته و در فاز آخر به مدیریت این فرایند که شامل تعیین، کنترل و پیگیری نیازها و تغییرات آنها میباشند، میپردازیم.
3-1- استخراج نیازمندیها
استخراج نیازمندیها به عنوان اولین و مهمترین فاز از پنج فاز مهندسی نیازمندیها میباشد. هدف استخراج نیازمندیها تعیین این مطلب است که چه مسائلی نیازمند حل شدن هستند. بیشتر سیستمهایی که در صنعت نرم افزار ساخته میشوند نمیتوانند نیازهای کاربران را برآورده کنند. کیفیت نیازمندیها برای موفقیت یک پروژه حیاتی است. استخراج نیازمندیها فاز اول مهندسی نیازمندیها است و نقش مهمی در طول چرخهی عمر توسعهی نرم افزار دارد. این فاز شامل مسائل اجتماعی، ارتباطی و تکنیکی و درگیر بیرون کشیدن نیازمندیهای مشتری است و یکی از فعالیتهای کلیدی و پیچیده محسوب میشود، زیرا در اکثر موارد کاربران از نیازهای خود آگاه نیستند و اختلاف در نقاط دید طرز تفکر و انتظارات بین کاربران و تحلیلگران این کار را مشکل و چالش برانگیز ساخته است. برای پشتیبانی و بهبود فرایند استخراج تکنیکهای زیادی با نقاط ضعف و قدرت متفاوت وجود دارند اما مهندسان نیازمندی همواره برای انتخاب تکنیک مناسب از بین این تکنیکها مشکلاتی دارند. مهمترین دلیل آن این است که یک تکنیک برای همهی موقعیتها مناسب نیست و موقعیت در طول فرایند استخراج تغییر میکند. نقل قولی از فردریک بروکس جواب این سؤال را که “چرا نیازمندیها اینقدر اهمیت دارند” میگوید: سختترین بخش ساخت یک سیستم نرمافزاری تصمیم گیری دقیق در مورد این است که چه چیزی باید ساخته شود. بخشهای دیگر عمل درک نیازمندیها به سختی وضع کردن نیازمندیهای فنی مجزا نیست که شامل همه رابطههای افراد، ماشینها ، و سیستمهای نرم افزاری دیگر است. بخشهای دیگر سیستم حاصل را اینقدر عاجز نمیکنند اگر اشتباه انجام شود. هیچ بخش دیگری سختتر از این نیست که بعداً تصحیح شود. استنباط ، تحلیل ، و خوب نوشتن نیازمندیها سختترین بخشهای مهندسی نرم افزار هستند. به هر حال به نقل قول از کارل ویگرس “اگر شما نیازمندیها را درست نگیرید هیچ اهمیتی نخواهد داشت که شما چیزهای دیگر را چقدر خوب انجام داده باشید”.
4-1- سازمانهای بزرگ مقیاس
همان طور كه از نام سازمانهای بزرگ مقیاس برمیآید، این نوع از سازمانها، سازمانهایی هستند كه از نظر مقیاس و اندازه فراتر از سازمانهای امروزی هستند. این «بزرگ مقیاس» بودن از هر نظر قابل بررسی است: از نظر افراد درگیر در سازمان، دادههای ذخیره شده، بازیابی شده، دستكاری شده و پالایش شده، میزان اتصالات و وابستگی بین واحدی مؤلفههای نرمافزاری، عناصر سختافزاری و … .
«مقیاس» در سازمانهای بزرگ مقیاس باعث تغییر همه چیز میشود. این سازمانها، لزوماً به شكل نامتمركز هستند؛ توسط تعداد زیادی از ذینفعان با نیازهای متضاد، توسعه و به كار گرفته میشوند؛ به طور مستمر تكامل پیدا میكنند؛ از قطعات ناهمگن تشكیل میشوند؛ افراد تنها كاربران سامانه نیستند، بلكه بخشی از سامانه محسوب میشوند؛ خرابیهای نرمافزاری و سختافزاری یك امر كاملاً عادی محسوب میشوند و نمیتوان آنها را یك استثناء در نظر گرفت. همچنین، سامانههای بزرگ مقیاس همزمان مورد استفاده قرار میگیرند و نیاز به روشهای نوین برای كنترل دارند. این ویژگیها، لزوم بكارگیری روشهایی را برای استفاده، تولید، استقرار، مدیریت، مستندسازی و تكامل سازمانهای بزرگ مقیاس اجتنابناپذیر میسازد [3].
از نمونه این سازمانها میتوان به شهرداری تهران اشاره نمود که دارای مجموعه وسیعی از نیروی انسانی در واحدهای مختلف بوده که هدف آنها جلب رضایت هرچه بیشتر شهروندان میباشد. ارضای نیازمندیهای شهروندان در اولویت وظایف این سازمان قرار داشته و با بوجود آوردن زیرمجموعههایی همچون سامانه مدیریت شهری 137، سامانه نظارت همگانی 1888 و … با دخیل کردن شهروندان در ثبت نظرات، پیشنهادات، خواستهها و نیازهایشان سعی به انجام بهتر این وظیفه بزرگ دارد.
[1] Elicitation
[2] Analysis
[3] Specification
[4] Validation
[5] Management
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
[یکشنبه 1399-09-23] [ 09:39:00 ب.ظ ]
|