- عوامل تربیت
- سخن، ابزار تربیت
- اسلام و تربیتپذیری انسان
- نكات عقلی و اسلامی در تربیتپذیری انسان
- ارزش و اهمیت تربیت
- توضیحاتی دیگر در باب هدف تربیت و تعلیم
- تربیت و وظائف آن
- ویژگیهای تربیت دختران
- عالیترین انتساب
- بهترین میراث
- بروز نتایج تربیت
بخش دوم: شخصیت 30-24
- شخصیت چیست؟
- صفات پایدار
- منشا شخصیت
- اثبات شخصیت
- جوان و محیط اجتماعی
- اسلام و صفات شخصیت
- شخصیت فرزندان
- بشر و خواهش عزت نفس
- عزت نفس و آزادگی
- مراعات شرف كودك در خانواده
- آئین اسلام و عزت نفس
بخش سوم: خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان 39-31
بخش اول: تربیت و مسائل عاطفی
الف: خانواده و تربیت
- وظایف والدین
- سخنی دیگر درباره نخستین مربی كودك
- معلم اول كودك
- پیریزی قواعد زندگی
- خانواده و تربیت
- شریفترین خدمت
- مراقبتها در هفت سال سوم
- تمایلات نوجوان و جوان
- توجه به نیاز آنان
- مهرطلبی آنان
- هدایت نوجوان و جوان
ب: نیاز به محبت 43-40
- جلوههای مهرطلبی
- جدائیهای طولانی
- مهرورزی به هنگام بازگشت
- چهره متبسم
- چند نكته مهم
بخش چهارم: نقش پدر 50-44
الف: اخلاق پدر
- همدمی با فرزندان
- در برابر حرف حق
- اما سخنی هم با شما
ب: بیگانگی با فرزندان
- جوش كار و تلاش
- سر در لاك خود
ج: نزاع در خانه
- خانه جهنمی
- سعادتمندی كانون
- گریز از خانه
- آثار بد خشونتها
بخش پنجم: نقش مادر 54-51
الف: اخلاق مادر
- مادر و اخلاق اسلامی
- حوصلة مادر
ب: مادر و رازهای فرزندان
- مادر بهترین رازدار
- چند نكته مهم
ج: جنبههای مذهبی مادر
- مادر و مذهب
- نیاز به ایمان
- كنترل روابط
- در برابر عبادت فرزندان
بخش ششم: احساس نابسامانی در خانواده 62-54
الف: تبعیض در خانه
- ارجحیت پسر بر دختر
- در آموزش علم
- مساله كار در خانه
- مراقبتها در ابراز عواطف
ب: تحقیر در خانه
- جوان و مسالة تحقیر
- انتقادپذیری از فرزندان
- چند نكته مهم
ج: آزادی فرزندان در خانه
- جوان و آزادی
- نوع آزادی
- نكتهها در كنترل
د: احترام والدین
- سئوالی در ذهن جوان
- نیكی به پدر و مادر
- رعایت حرمت فرزندان
بخش هفتم: نكتههای مهم در روابط والدین و فرزندان 65-63
- جبران خطای تربیتی
- وظیفة والدین
- توقف رشد عقلی
- آسیبهای روحی
- زیادهروی در محبت
- بدترین پدران
بخش هشتم: دومین كلاس تربیت (مدرسه) 76-66
- مدرسه و تكوین شخصیت كودكان و نوجوانان
- همگامی خانه و مدرسه
- نقش مدرسه در انتقال ارزشها
- رفتارهای مذهبی چگونه تبلور مییابد؟
- هشیاریهای فرهنگی در پاسداری از سلامت و رشد مطلوب
- مهاجمان فرهنگی كیستند؟
- هدف مهاجمان فرهنگی چیست؟
- رسالت اولیاء و مربیان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
منابع مورد استفاده:
بسمه تعالی
تحقیقات كاربرد مواد آموزشی:
مقدمه:
تقدیم این تحقیقات به آن معلمان و مربیان و اساتیدی كه شغل مقدس تدریس را با همه مشكلات و زحماتش و با توجه به تأثیر والای این وظیفه بزرگ
اجتماعی، و با رضایت تمام پذیرفتهاندو میدانند كه اگر امروز قدر كار بزرگ آنها كوچك شمرده شود فردا در برابر رسول و اهل بیت پاكش یعنی مربیان و معلمان والامقام بشری سرافراز و آبرومند خواهند بود.
و در ادامه تقدیم میدارم به آن جوانان و نوجوانان برومندی كه زحمات معلمان آگاه و دلسوز خود را پاس میدارند و وجود آنها را در راه سعادت خود عزیز میشمارند و محبت آنها را همیشه در دل پاكشان زنده میدارند تا فردا در برابر رسول خدا و اولیای گرامی او عزیز و موجب روشنی چشم استادان خویش باشند.
چنانكه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم تا آیات ما را برای شما تلاوت كند و دلها و نفسهای شما را از جهالتها و زشتیها و آلودگیها پاك نموده به اخلاق و فضایل انسانی رشد و كمال بخشد و همچنین شما را تعلیم كتاب و حكمت دهد و آنچه را كه در قدرت و امكان شما نبوده تا بفهمید به شما بیاموزد. بنابراین مرا كه خالق و منعم شما هستم همیشه بیاد داشته باشید تا من هم به لطف بیشتر و عنایتهای آینده شما را یاد كنم[1].
بخش اول: تربیت
تربیت و قلمرو آن
تربیت بطور خلاصه عبارت است از پرورش و رشد دادن استعدادهایی كه آفریدگار جهان در وجود انسان جهت سعادت و كمال او بودیعت گذاشته است.
با این تعریف اجمالی موضوعات زیر در امر تربیت مورد دقت و توجه قرار میگیرد:
- تربیتكننده با داشتن هدف معین و علاقمندی كافی و آگاهی كامل به اهمیت و ارزش تربیت این مسئولیت مقدس را میپذیرد.
- او از تجربهها و اطلاعات لازم بهرهمند میباشد و از اصول و مبانی تربیت عالم و آگاه و خودش نیز از فضایل اخلاقی و مزایای تربیتی برخوردار است.
- تربیتكننده نسبت به موقعیت فرد یا افراد مورد تربیت و استعدادهای جسمی و روحی آنها آشنایی كامل دارد و میداند كه چگونه انسانهایی را برای چه جامعهای باید بسازد.
- مربی به وضع و شرایط محیطی كه در آن زندگی میكند و نیازهای اساسی آینده جامعه خود كاملاً آگاه است و فعالیت خود را متناسب با آن نیازها بكار میاندازد.
- كار و فعالیت مربی مبتنی بر طرح و برنامه حساب شده و متوجه به هدفهای صحیح و مطلوب جامعه و متكی بر روش متناسب با این هدفها انجام میگیرد.
- مسئول تربیت برای پیشبرد اهداف مقدس خویش ناگزیر است وسایل كار برای خود و افراد مورد تربیت متناسب با شرایط و امكانات زمان داشته باشد زیرا میداند كه هیچ كاری بدون وسیله متناسب به انجام نمیرسد.
- در جامعهای كه اكثریت قریب به اتفاق آن مسلمانند مربی آگاه میكوشد تا برای پایداری و استواری یك جامعه مترقی و مستقل اسلامی افرادی مؤمن و صاحب رشد و متخلق به اخلاق اسلامی و خدمتگزار به جامعه خود تربیت كند.
پایههای اساسی تربیت
تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزلة پایههای اساسی است كه تربیت بر روی آنها بنا میشود. یا بعبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهشهای طبیعی و تنظیم كیفیت بهرهبرداری از نیروهای غریزی است.
«خوی و منش عبارت است از غرائزی كه شغل و تجربه آن را بگونهای مختلف رنگ كرده و مانند كاشیكار ماهری پهلوی هم چیده است.»[2]
موقعیكه آداب و رسوم تربیت بر اثر تكرار و ممارست، رنگ عادت بخود میگیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در میآید، آدمی بر طبق آن از سرمایههای طبیعی خود استفاده میكند و به آسانی، غرائز در مجاری عادات بجریان میافتند.[3]
«عادات به محض آنكه تشكیل یافتند با بهرهبرداری از ذخیرة فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خود ادامه میدهند و لاینقطع این فعالیتها را به میل خودشان تحریك میكنند، تقویت مینمایند، تفكیك میسازند، متمركز میكنند و از غرائز خام و نامنظم، دنیائی مطابق میل خود بوجود میآورند به طوری كه میتوان گفت آن موجود نه مخلوق عقل است و نه زائیده غریزه، بلكه مصنوع عادات میباشد.»[4]
اشاراتی كوتاه و مختصر به مراحل تربیت
پیامبر اسلام (ص) سنین میان تولد تا 21 سالگی را كه با اهمیتترین مرحله تربیتی است به سه مرحله تقسیم نموده است، و در قالب یك حدیث میفرمایند: «فرزند، در هفت سال اول سید و آقا است، و در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است، و در هفت سال سوم وزیر، طرف شور و مسئول است.»[5]
مراحل تربیت را از نظر اسلام میتوان در دو مرحلة پیش از تولد و بعد از تولد بررسی نمود، مرحلة پیش از تولد شامل پیشبینیهای لازم در انتخاب همسر جهت انتقال صفات و ویژگیهای مطلوب به كودك، تدابیر لازم به هنگام انعقاد نطفه و دوران جنینی و زایمان، مرحله بعد از تولد را میتوان به پنج مرحله عمده تقسیم نمود:
كودكی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری كه ما از ذكر توضیحات این مراحل فوق خودداری میكنیم.[6]
اهداف تربیتی
- هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یك هدف تربیتی است
تعلیم و تربیت اسلامی نخست این واقعیت تحولآفرین را به انسان متذكر میشود كه دستگاه خلقت عبث و بیهوده برای بازی نیست و قرآن میفرماید: «آسمان و زمین را با هر چه میانشان هست بیهوده نیافریدیم این گمان كسانی است كه كافرند وای از جهنم برای آن كسانی كه كافرند.»[7]
و همچنین در مورد هدفدار بودن خلقت انسان با صراحت و قاطعیت تمام میفرمایند:
«گمان میكنید شما را بیهوده آفریدیم و بسوی ما بازگشت نخواهید كرد.»[8]
- اطمینان و قرب الهی به عنوان یك هدف تربیتی است
انسان با طی منازل و قطع مراحل در مقام والای اطمینان و قرب به حق قرار میگیرد، در قرآن آیاتی در مورد اطمینان قلب وارد شده است از جمله در سوره فجر میفرماید: ای نفسی كه (در پرتو ایمان) به اطمینان رسیدهای همانا بسوی پروردگارت بازگرد با خشنودی متقابل تو از او و او از تو خشنود، پس داخل در مسلك بندگانم و داخل شو در بهشتم.
- صبر بعنوان یك هدف تربیتی است
اگر تصور كار، سیمای كارگران را تداعی میكند كه بار تولید را به دوش میكشد تصور صبر این سئوال را بوجود میآورد كه «صبر برای چه كسی مطرح میشود؟» و چه شرایطی است كه انسان را به صبر نیازمند میكند؟ از این رهگذر است كه میبینیم صبر، آنجا طرح میشود كه پای «عمل» در میان است همچنانكه احتیاج به «سپر» را كسی احساس میكند كه مرد اسلحه و شمشیر است در متن آیات مربوط به صبر، به وضوع خواهیم دید صبر نه تنها یك مفهوم ذهنی نیست بلكه دقیقاً به جای عمل بكار رفته است و درست بر عكس كسانیكه صبر را اعلام سكون و حتی عقبنشینی پنداشتهاند در طی آیات فراوانی، مفهوم كامل حركت و پیشروی دارد، به این ترتیب صبر در تعلیم و تربیت اسلامی تعریف ویژه خود را دارد و هرگز نباید آن را با ملاكهای عمومی سنجید.
«برای آنها كه اهل ایمان و عمل صالح هستند پاداش الهی از هر چیزی بهتر است، البته این پاداش را كسی جز صابران در نمییابند.»[9]
«ای اهل ایمان در پیشرفت كار خود صبر و مقاومت پیشه كنید و به ذكر خدا و نماز متوسل شوید خدا یاور صابران است.»[10]
در اصول كافی باب صبر از قول معصوم آمده است: صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت و صبر در برابر معصیتها و گناهان و صبر بر رنج ناشی از اطاعت خداوند و راه او
ایمان بر چهار پایه استوار است: بر صبر و یقین و عدل و جهاد، و صبر نیز خود بر چهار شاخه: اشتیاق، خوف، زهد، انتظار پس هر كس كه مشتاق بهشت بود از بند شهوتها و لذتها رها میشود، و كسی كه از عذاب خدا هراسید از گناهان و محرمات كنار میكشد، و كسی كه به دنیا بیرغبت شد مصیبتها و سختیها را سبك میشمارد و آن كه به انتظار مرگ بود، در انجام هرچه زودتر و هرچه بیشتر نیكوئیها و آرمانهای خیر سرعت میگیرد.[11]
«هركس از مؤمنین به بلایی گرفتار شود و صبر كند برایش اجر هزار شهید باشد.»
در خاتمه یادآور میشویم كه صبر بر دو رویه استوار است: صبر از آنچه دوست داری و صبر بر آنچه كراهت داری و شهوتها، اطاعتها
[دوشنبه 1399-09-24] [ 06:42:00 ق.ظ ]
|